الکساندر گراهام بل

الکساندر گراهام بل [Alexander Graham Bell] گرچه در کانادا به دنیا نیامد، اما مردمان این کشور بسیار به او افتخار می‌کنند، چرا که وی با دستاوردهایش موفق شد جهان را به جایی بسیار بهتر برای زندگی تبدیل کند. او صدای ما را از زندان حنجره آزاد کرد تا بتوانیم به دورترین نقاط جهان متصل شویم. با دارالترجمه انگلیسی کتیبه همراه شوید تا شما را با این دانشمند و مخترع بزرگ آشنا کنیم.

در سوم مارس 1847، در شهر ادینبورگ در اسکاتلند، الکساندر، به دنیا آمد. پدرش متخصص در فیزیولوژی گوش و صدا بود که برای کمک به ناشنوایان سال‌های زیادی را به مطالعه و تحقیق اختصاص داده بود. از همان دوران کودکی الکساندر به شغل پدرش بسیار علاقمند شد و تصمیم گرفت در آینده نیز آن را دنبال کند.

در 24 سالگی بود که وی همراه با مادر و پدرش به کانادا مهاجرت کرد. او تا آن زمان دو برادرش را در اثر بیماری سل از دست داده بود و خودش نیز از این بیماری رنج می‌کشید. آنها در شهر اونتاریو ساکن شدند. خوشبختانه اما وی از چنگال مرگ گریخت و توانست سلامتی‌اش را به دست آورد.

مدتی بعد، نامه‌ای از سوی خانم سارا فولر، مدیر آموزشگاه ناشنوایان در بوستون، آمریکا، او را به این شهر کشاند. در این نامه از او درخواست شده بود که به عنوان معلم مدرسه مشغول به کار شود و تجریباتی را که از پدرش آموخته بود در اختیار بچه‌های آنها بگذارد.

در این دوران، بل، هر روز با این بچه‌ها مشغول تدریس بود و شب‌ها به آزمایش بر روی تجهیزاتی می‌پرداخت که بتواند به سوالاتی که در حوزه فیزیک ارتعاشات وجود داشت پاسخ دهد. او دیاپازهایی را در اتاق خوابش گذاشته بود و تئوری‌های فیزیکدان مشهور، هلموتز، را بر روی آنها مطالعه می‌کرد. در همین سال‌ها بود که او با «توماس واتسون» [Thomas Watson] آشنا شد و دوستی عمیقی بین آنها شکل گرفت.

واتسون، پسری ساده و کاری بود که از کودکی در کارگاه‌های مختلفی کار کرده بود. در آن سال‌ها، واتسون در یک کارگاه تولید برق مشغول به کار بود که بل او را دید و از وی خواست تا در ساخت دستگاه «تلگراف هارمونیک» به او کمک کند. واتسون در ساخت نمونه‌های دقیق و باجزئیات شهرت داشت.

آنها مدت‌ها بود که بر روی انتقال صدا از طریق سیم متمرکز شده بودند. به لحاظ تئوری اطمینان یافته بودند که چنین امکانی وجود خواهد داشت، اما تجهیزاتی که تا آن زمان ساخته بودند، هیچکدام به درستی کار نمی‌کرد. آزمایش‌های بی‌وقفه‌ی آنها یکی پس از دیگری شکست می‌خورد و ناامیدی و دلسردی گاهی خستگی را بر روح این دو نفر حک می‌کرد.

ایده‌ای که بل در سر داشت، به سرمایه‌ی زیادی احتیاج داشت که خودش از پس آن برنمی‌آمد. بنابراین به سراغ یکی از سرمایه‌گذاران شهر بوستون، هبرد، رفت تا شاید بتواند او را متقاعد به شراکت در این پروژه بکند. هبرد که یکی از دخترایش، میبل، کر و لال بود، از بل درخواست کرد که به او حرف‌زدن را بیاموزد. الکساندر گراهام بل نیز هفته‌ای یکبار به خانه‌ی آنها می‌رفت و با آن دختر کار می‌کرد. در همین رفت و آمدها بود که الکساندر عاشق میبل شد و از وی درخواست ازدواج کرد.

جنس سیمی که بل و واتسون برای انتقال صدای‌شان استفاده می‌کردند یکی از بزرگترین مشکلات آنها بود. چه سیمی می‌تواند این کار را ممکن کند؟ در نهایت آنها با سیم فولادین ارگ توانستند موفق شوند و اولین صدا را انتقال دهند. به این ترتیب الکساندر گراهام بل در 7 مارس سال 1876، اختراع تلفن را ثبت کرد.

پس از آن هبرد بر تلفن سرمایه‌گذاری کرد و اجازه ازدواج او با دخترش را نیز داد. آنها مراسم عروسی‌شان را در 11 ژوئیه 1877 برگزار کردند.

اختراع تلفن به سرعت مورد توجه قرار گرفت و الکساندر گراهام بل را فردی مشهور و ثروتمند در جهان تبدیل ساخت. البته خود او هرگز نمی‌دانست عمق تاثیری که دستاورد او بر جهان آینده خواهد گذاشت تا چه حد خواهد بود. وی به سادگی بخش‌های زیادی از سهام شرکتش را فروخت، با این حال همچنان به یک مرد میلیونر تبدیل شد.

جالب است بدانید که در سال 1881، رئیس‌جمهور وقت آمریکا ترور شد و مورد اصابت گلوله قرار گرفت. پرشکان هر چه تلاش کردند نتوانستند گلوله را در بدن آقای رئیس حمهور پیدا کنند. گراهام بل اما با اختراعی جدید سعی کرد به کمک آنها بیاید. او اولین فلزیاب تاریخ را با خود همراه داشت که نتیجه سال‌ها تحقیقاتش بر روی ارتعاشات صوتی بود. متاسفانه اختراع او به پزشکان کمک نکرد و در نهایت رئیس جمهور از دنیا رفت. با این حال اختراع گراهام‌بل، در طی سال‌های بعد بسیار تکامل پیدا کرد و به ابزاری بسیار مهم در صنایع و سازمانهای گوناگون تبدیل شد.

در اگوست سال 1922، الکساندر گراهام بل، مخترع تلفن، در شهر بن‌بریا، در کانادا، درگذشت.

 

برای دریافت مشاوره رایگان تماس بگیرید

02126293807

02126293802

katibehspanish@gmail.com

پیمایش به بالا